ترا به چه تشبیه کنم که از واژها بیرونی
تودربحرکلام نمی گنجی
توازواژه بودن مبرایی
توای زلال-توای جاری
توخودبگوکه چه نامم ترا
که از تبار خوبانی
تو معنی عشقی
تواززلال بارانی
بهارهم پیش چشمانت،یقین که کم دارد
شکوفه های باغ عرفانی
من نیز ،اگرتونباشی
همه دنیارا،به یکجاکم دارم
من بدون توهیچم،تومی دانی